فرزند عزیزم :

آن زمان که مرا پیر و ازکار افتاده یافتی،

اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم راکثیف کردم

اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن

وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن

وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر

زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو ...

روزی خود می فهمی

وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده ...

همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی...

 کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم...

وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه م یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو

وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...

از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو

یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم

فرزند دلبندم، دوستت دارم...

نظرات شما عزیزان:

سعید

ساعت19:06---27 شهريور 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام پریسا
آدم بعضی وقتا یادش میره که پدر و مادرش چه زحماتی براش کشیدن
باید هر چند وقت یکی اونا رو یادشون بندازه
منم آپم

م ی ن ا

ساعت12:52---27 شهريور 1391

[وب سایت]

ااین روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

mahsa

ساعت11:48---27 شهريور 1391

[وب سایت]

س دوست گلم خوبی؟شعرات واقعاقشنگن شرمنده دیرسر زدم ببخشی درگیربودم

آرمین

ساعت20:21---25 شهريور 1391

[وب سایت]

سلام وبلاگ عالی داری امیدوارم موفق باشی پیشنهاد میکنم اگه به شعر علاقه داری و میخوای اشعارت منتشر شود در وبلاگ من عضو شوید زیرا که این وبلاگ قصد دارد شاعران جوان را گرد هم بیاورد و از انتقاد ها و پیشنهاد های دیگران در مورد شعر خود استفاده کنند منتظر حضور گرمتان هستیم
باتشکر به شعر جدید من دعوتیدwww.mda6464.loxblog.com

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: